امام صادق (ع) فرمودند:
فرشتگان میگویند: پروردگارا! رحمت تو شایسته او است.
خداوند میفرماید: سپس چه پاداشی؟ فرشتگان میگویند: پروردگارا! بهشت تو شایسته او است.
خداوند میفرماید: سپس چه پاداشی؟ فرشتگان گویند: پروردگارا! کفایت مهمّات او (یعنی تامین نیازهایش) شایسته او است.
خداوند میفرماید: سپس چه پاداشی؟ فرشتگان آنچه را نیک است برای آن بنده میطلبند، باز خداوند میفرماید: سپس چه پاداشی به آن بنده شاکر بدهم؟
فرشتگان میگویند: پروردگارا! ما به آن پاداش عظیم آگاهی نداریم.
خداوند میفرماید:
«لا شکرنه کما شکرنی، و اقبل علیه بفضلی، و اریه رحمتی»
قطعاً همانگونه که او مرا سپاسگزاری کند، از او سپاسگزاری میکنم و با فضل و کرم با او روبرو میشوم و رحمتم را به او ارائه میدهم.
مصابیح الجنان/636
24 ذیحجه روز مباهله است، در این روز حقانیت جاودان پیامبر اسلام به اثبات رسید و مورد تأکید قرار گرفت. درسالهای آغازین طلوع اسلام، نجران تنها منطقه مسیحی نشین حجاز بود که از بت پرستی دست کشیده، به آیین مسیح گرویده بودند.رسول اکرم به موازات مکاتبه با سران دولتهای جهان و مراکز مذهبی، به منظور دعوت نجرانیان به اسلام نیز نامه ای به اسقف آن شهر نوشت. نمایندگان پیامبر وارد نجران شده و نامه پیامبر را به اسقف نجران دادند، که مضمون بخشی از پیام چنین است: " به نام خدای ابراهیم و اسحاق و یعقوب؛ از محمد فرستاده خدا به اسقف نجران. خدای ابراهیم و اسحاق و یعقوب را حمد و ستایش میکنم و شما را از پرستش بندگان به پرستش خدا دعوت مینمایم. شما را دعوت میکنم که از ولایت بندگان خدا خارج شوید و در ولایت خداوند وارد آیید...."
اسقف پس از قرائت نامه برای تصمیم گیری، شورایی مرکب از شخصیتهای بارز مذهبی و غیر مذهبی تشکیل داد. این شورا با آگاهی از اینکه مکرر از پیشوایان مذهبی خود شنیده اند روزی منصب نبوت از نسل اسحاق به فرزندان اسماعیل انتقال خواهد یافت و هیچ بعید نیست محمد، که از اولاد اسماعیل است، همان پیغمبر موعود باشد. تصمیم گرفت گروهی به عنوان هیئت نمایندگی نجران به مدینه بفرستد تا از نزدیک با محمد (ص) تماس گرفته و دلایل نبوت او را مورد بررسی قرار دهد.
نجرانیان طی جلساتی که با پیامبر اکرم داشتند با آن حضرت به بحث و مناظره پرداختند و در نهایت پیامبر اکرم بر اساس حکم پروردگار متعال، آنان را به مباهله دعوت کرد، که طرفین در پیشگاه خداوند لب به نفرین بگشایند و هر کدام که بر حق نیستند و دروغ می گویند، به عذاب الهی گرفتار شوند. این اقدام مورد پذیرش واقع و به روز بعد موکول شد.
بامداد روز بعد، اجتماعی عظیم از مردم مدینه در بیرون شهر دیده می شد و گروهی بی شمار برای تماشای مباهله گرد آمده بودند. در آن حال مشاهده کردند که پیغمبر اکرم (ص) در حالی که کودکی را در آغوش داشته و دست کودک دیگری را در دست دارد به همراه بانو و مردی که پشت سر ایشان حرکت می کردند، از راه رسیدند و محلی را برای مباهله در نظر گرفتند.
مسیحیان که ازدور ناظر ورود رسول اکرم بودند، بر خلاف انتظار خود دیدند که آن حضرت با جمعیت و ازدحام نیامده و فقط یک مرد و یک زن و دو پسر با خود آورده است .
پرسیدند که همراهان پیغمبر با او چه نسبتی دارند؟ گفته شد: که اینان محبوب ترین مردم نزد رسول اکرم هستند. یکی فاطمه دختر او و دیگری علی داماد و پسر عمش و آن دو پسر، فرزندان دختر او، حسن و حسین می باشند. اسقف اعظم نصرانی که متحیر شده بود، خطاب به جمعیت نصاری گفت: بنگرید که محمد چگونه با اطمینان تمام و ایمان راسخ به میدان آمده و بهترین عزیزان خود را برای اجرای مباهله به همراه آورده است! به خدا سوگند اگر او را در این امر تردید و یا خوفی داشت، هرگز عزیزان خود را انتخاب نمی کرد. مردم، من در چهره آنان معنویت و روحانیتی می یابم که اگر از خدا درخواست کنند، کوه ها را از جای خود حرکت خواهند داد. پس از مباهله با آنان بر حذر باشید .
اعمال روز مباهله:
کل این روز ، روز شریفی است و در آن چند عمل وارد است:
1- غسل
2- روزه
3- دو رکعت نماز و آن مثل روز عید غدیر است (دو رکعت است ؛ در هر رکعت ، یک مرتبه حمد و ده مرتبه توحید ، ده مرتبه آیه الکرسی و ده مرتبه قدر خوانده می شود و بهتر است پیش از اذان ظهر خوانده شود.)
4- خواندن دعای مباهله که شبیه به دعای سحرهای ماه رمضان است ، اللهم انی اسئلک من بهائک بابهاء .........
5- استغفار . روایت شده است بعد از نماز هفتاد مرتبه استغفار کند.
6- تصدق . شایسته است در این روز تصدّق بر فقراء به جهت تَاءسّی به مولای متقیان امیر المؤ منین علیه السلام و زیارت کردن آن حضرت و بهتر است زیارت جامعه خوانده شود.
........................................................................................
همگی جمع شدن
منتظر؛ تا که رسول مدنی
با دو صد قوم و قبیله
و کشیشان مسیح
گرد و خاکی دیدند
مصطفی دست به دستان حسن
فاطمه پشت سرش
و علی پشت سر فاطمه اش
کودکی در بغل احمد بود
گوییا روی زمین جایش نیست
زیر لب زمزمه افتاد: حسین
زینت دوش نبی است
یکی از اهل کلیسا میگفت
وای بر حال شما
که اگر لب بگشایند
دعایی بکنند
آبها خشک شود
همگی برگشتند
.
.
.
زینت دوش نبی
بازهم به کلیسا آمد
آری
اینبار سر دوش....
نیزه بالایش برد
کسب نشان طلای مسابقات پاورلیفتینگ قهرمانی جهان
توسط پهلوان « احسان موسی نژاد »
مسابقات پاورلیفتینگ قهرمانی جهان سال 2014 ترکیه با نمایش قدرت پهلوان احسان موسی نژاد در دسته فوق سنگین به کار خود پایان داد .
این جوان شایسته از روستای کارمزد بزرگ سوادکوه در رکوردگیری قبل از مسابقات موفق به ثبت رکورد 702 کیلو گرم شد که این حد نصاب رکورد دنیا محسوب می شود .
این موفقیت بزرگ را به جامعه ورزش خصوصا به مردم بزرگ روستای کارمزد سوادکوه و خانواده محترم موسی نژاد تبریک عرض میکنیم
مطلبی از دوستان .
حالا دیگر آقای هاشمی همه چیز را صراحتا دور میزند !!!
↓ به کجا چنین شتابان ? ↓
این روزها ، یا به عبارتی این سال های اخیر را باید بحق ،،
بنام آیت الله (بخوانید حجت الاسلام) هاشمی رفسنجانی زد .
البته به جهت بُرد ، قدرت نطق و لحن ادبی در عناوین و موضوعات .
و این مرتبه هم سایت ایشان ، با یک تیتر جنجالی مطلبی رو منتشر فرمود .
مطلبی که در تیتر،اسلام رو نشانه گرفت ودر محتوا امت رو ناآگاه و جاهل خطاب فرمود.
------------------------------------------------
√ جناب هاشمی رفسنجانی ، ناآگاه دانستن مردم همیشه عواقب بدی رو ...
√ جناب هاشمی رفسنجانی ، سیاست اسلامی درسته - نه اسلام سیاسی .
√ جناب هاشمی رفسنجانی ، قانون ، شورای نگهبان و از همه بالاتر ، فتاوای
مراجع عظام تقلید خطکشی هست برای صحت کلام و تصمیمات شما نه عکس مسئله.
√ جناب هاشمی رفسنجانی ، قانون ، شورای نگهبان و فتوا (مانع) نیست
که نیاز به دور زدن باشد. اگر مصلحت بر مسئله ی غیر باشد ، فتوا به آن
اشاره میکند و نیاز به دور زدن نیست.
__________________________________________
اللهم عجل فی فرج مولانا المهدی (ع)...
روزی عمر به امیرالمومنین على(ع) گفت:
یا علی اگر حق می گویی بگو من امروز ناهار چه می خورم...
امام فرمود : شیر برنج
عمر گفت: من امروز شیر برنج نخواهم خورد.
عمر به خانه رفت. دید ناهار شیر برنج است،
به خانه مادر خود رفت .دید ناهار شیربرنج است.
خواست به صحرا برود که دید کاروانی از آنجا می گذرد،
رفت تا با آن کاروان غذا بخورد که به او گفتند اگر میخواهی ناهار را با ما باشی به مطبخ کمک کن،
عمر وقت ناهار فهمید که غذا شیربرنج است،تا خواست به سمت خانه برودکاروانیان به او شک بردندکه درون غذایشان سم نریخته باشد وگفتند اول تو باید از این غذا بخوری
عمر خواست جلوگیری کند که یک کتک حسابی خورد،و شیر برنج را هم خورد....
در راه برگشت امام را دید...
امام به وی فرمود: بالاخره برای ناهارچه خوردی؟
عمر گفت: هرچه خورده باشم شیر برنج نخورده ام....
امام فرمود :چرا هم ناهار را شیر برنج خوردی و هم کتک.
اگر به حرف من ایمان داشتی کتک را قبل از نهار نمی خوردی
«مستدرک الوسائل ج1 /159 »
همراه خدا به دلبرم می نازم
دیدم که حرام زاده شد دشمن تو
بر دامن پاک مادرم می نازم
واقعه غدیر خم
منطق مستحکم اسلام درنفی سکولار
.....................................................
امام خامنه ای (روحی فداه ):
این سیاست استعمار و مخصوصا انگلیس خبیث است/ اینها داعش و القاعده را برای مقابله با جمهوری اسلامی و بیداری اسلامی درست کردند/ البته امروز دامن خودشان را گرفته است.
شیعه و سنی نباید با توهین به مقدسات یکدیگر به دشمن کمک کنند/ اگر کسی در این زمینه آتشافروزی کند یقینا به آمریکا و انگلیس خبیث و صهیونیسم که پدیدآورندگان داعش و القاعدهاند کمک میکند.
قابل توجه سیاسیون اهل مذاکره .........
هنری کسینجر که به عنوان مشاور امنیت ملی رئیس جمهور آمریکا، رئیس شورای امنیت ملی آمریکا و وزیر امورخارجه این کشور فعالیت کرده ایران را مستعدترین کشور منطقه برای تشکیل یک امپراتوری قدرتمند در خاورمیانه دانست.
وی گفت: امروزه، محور شیعی در خاورمیانه از تهران تا بغداد و بیروت اعلام موجودیت کرده و این فرصتی بی بدیل را برای ایران فراهم آورده تا امپراتوری پارسی را تحت لوای شیعه احیا کند.
کسینجر ادامه داد: بدون شک امپراتوری شیعی شکل خواهد گرفت، چرا که نقشه خاورمیانه در حال تغییر است و مرزهای کنونی که ماحصل سال های پس از فروپاشی عثمانی و جنگ اول جهانی (1919-1920) در حال از فروپاشی است. شرایط کنونی منطقه، ایران را به جهت استراتژیک در جایگاهی بسیار قدرتمند قرار داده است.
تامل کنیم .......
من ولایی نیستم!!!
تو گفتی "عدالت اجتماعی" و من حتی از حال و روز همسایه ام غافل ماندم...
تو گفتی "وجدان کاری و انضباط اجتماعی" و من گاهی یواشکی چراغ قرمز ها را نادیده گرفتم...
تو گفتی "انضباط اقتصادی" و من گاهی در مورد اموالم حساسیت به خرج ندادم که صد در صد حلال باشند...
تو گفتی "نهضت خدمت رسانی به مردم" و من نهضت خدمت رسانی به جیب خودم را اجرا کردم...
تو گفتی "همبستگی ملی و مشارکت عمومی" و من حتی در خانواده خودم رای دیگران را مقدم بر رای خودم ندانستم...
تو گفتی "نوآوری و شکوفایی" و من حتی در یک تحقیق ساده دانشگاهی خلاقیت به خرج ندادم و مطالب را کپی پیست کردم...
تو گفتی "اصلاح الگوی مصرف" و من حتی هنگام مسواک زدن شیر آب را نبستم...
تو گفتی "همت مضاعف و کار مضاعف" و من حتی کاری را که بر عهده ام گذاشته شده بود به درستی انجام ندادم...
تو گفتی "تولید ملی ‘ حمایت از کار و سرمایه ایرانی" و من حتی حاضر نشدم برای خانه خودم یک وسیله برقی ایرانی بخرم...
تو گفتی "اقتصاد و فرهنگ" و من حتی کار اشتباه دوست صمیمی ام را به او گوشزد نکردم...
آری من ولایی نیستم.....