رئیس جمهور در زنجان :
????????????????????
روحانی :مبادا تحت لوای شعار زیبای امر به معروف و نهی از منکر در جامعه ناامنی آغاز شود."
پی نوشت :
یک لحظه فکر کردم دارم بی بی سی گوش میدم
زمانی که تمام تلویزیون های معاند سعی در چسباندن ماجرای اسید پاشی به امر بمعروف هستند ، یکی باید رئیس جمهور محترم و توجیه کنه بین امربمعروف و بچه حزب اللهی ها و جریان اسید پاشی فرق است
و در این دام نیفتد !!!
????????????????????
روحانی :اگراشکال وگناهی درگذشته بوده بگذریم امام حسین(ع)ازگناه حرگذشت
پی نوشت :
بله کاملا درسته آقامون از حر گذشتند
اما وقتی خود حر آمد به دامن ابی عبدالله و توبه کرد و به گناه گذشته اش معترف شد !!
????????????????????
روحانی : درس کربلا برای ما درس تعامل سازنده و مذاکره در چارچوب منطق و موازین است.
پی نوشت :
امام حسین فرمودند : من برای احیای امر بمعروف و نهی از منکر اقدام میکنم !!
درس کربلا به ما می آموزد با یزیدیان زمان تعامل داشته باشیم ؟
کجا ابی عبدالله نامه دعوت یزید و لبیک گفتند ؟و بااون تعامل کردند ؟
آیا جز این است آقا با لشکر دشمن جنگیدند و در مقابل ابرقدرت اون زمان سر خم نکردند و بهشون امان ندادند
ابی عبدالله هم دنبال موضع برد برد بودند ؟
اگر حسینی نیستی
لااقل در لشکر یزیدیان نباش
زیارت نوشت:
وهذایوم فرحت به آل زیادوآل مروان بقتلهم الحسین صلوات الله علیه اللهم فضاعف علیهم
اللعن منک والعذاب الالیم
شرم نوشت:
بنا بر اخبار واصله ترافیک جاده های منتهی به شمال کشور سنگین و محور کرج به سمت
چالوس یک طرفه میباشد!
درد نوشت:
تمام نوبت های آرایشگاه های زنانه برای شب های محرم به ویژه تاسوعا و عاشورا از قبل
رزرو شده و جیب خانمای آرایشگر سرشار از مال حرام ؛
زجر نوشت:
ما فقط شعار میدیم یا لیتنا کنا معک ، وقتی که عرضه نداریم جلوی این جماعت وایسیم ...
(حالا به بهونه اینکه دستمون بستس یا مصلحت ایجاب میکنه اقدامی نکنیم!)
نفرین نوشت:
تا حالا این جمله رو در مورد هیچ کسی به کار نبردم اما الان با رضایت کامل میگم که:
**خدا ازتون نگذره**
بغض نوشت:
روز عاشورا ، خون به دل حضرت زهرا (سلام الله علیها) ، والله خجالت داره . . .
تذکر نوشت:
هر گناه قدمی از خدا دور شدن!!!
سکوت نوشت:
خیلی از شنیده ها و دیده ها باید توی دل نگه داشت،شده به قیمت خودخوری و خون دل
خوردن ........
دعا نوشت:
سید ما
مـولای مـا
دعا کن برای ما
******************
"حسین جان" ...
هرکه افتاد به دامان تو بالا برود
دست اگر داد به دستان تو بالا برود
ارزش هرچه که فرسوده بیفتد و فقط
قیمت کهنه غلامان تو بالا برود
باز هم حمله به یک طلبه آمر به معروف / نه 110 ونه 115 رسیدگی کرد/ با موتور مرا به بیمارستان رساندند/ پزشک مرا اراذل خطاب کرد.
حجت الاسلام محسن میرزایی : شب پنجشنبه زمانی که از خیابان ساحلی خرم آباد عبور می کردم با صحنه ای روبه رو شدم که به خاط زجر آور بودن آن صحنه نتوانستم بی تفاوت باشم و به محل وقوع این اتفاق غیر اخلاقی رفتم و تذکر لسانی دادم.
وی افزود: خودوری پرایدی که یک دختر و پسر در آن بودند در ملا عام کاری خلاف شرع می کردند و من با زبان نرم تذکر دادم که راننده با تلفن حرف زد و جلو رفت و با اشاره به من گفت بیا که من هم رفتم .
طلبه آمر به معروف گفت: من فکر کردم که می خواهد در یک گوشه حرف بزنیم ولی راننده پراید داشته با دوستانش تماس می گرفته که بیایند.
حجت الاسلام میرزایی گفت: من با اشاره راننده پراید جلوتر رفتم تا به یک کوچه رسیدیم که شیشه ماشین را پائین کشید و با هم حرف می زدیم که یک مرتبه شیشه را بالا کشید و دنده عقب گرفت تا من را با خودش بکشد و دست من گیر افتاد که با زحمت دست خودم را بیرون کشیدم.
طلبه آمر به معروف گفت: بعد از چند دقیقه دوستان راننده پراید که 3 الی 4 نفر بودند سر رسیدند و با فحاشی شدید به من حمله کرده و رکیک ترین فحش ها را به من و نظام دادند و من سکوت کردم.
وی افزود: سپس سریع یک نفر آنها از پشت سر من را گرفت و چند نفر دیگر نیز از جلو به سمت قلب من با قمه حمله کردند و من برای جلوگیری از فرو رفتن قمه به قلبم دست چپم را سپر کردم و قمه به دستم خورد و چندین ضربه زدند و بازوی دست چپم راپاره کرد.
حجت الاسلام میرزایی اظهار کرد: بعد از جراحت من ضاربان از محل متواری شدند و با رسیدن چند نفر از دوستانم با 115 و 110 تماس گرفتند که حاضر نشدند به محل بیایند و همکاری نکردند و من حدود 20 دقیه روی زمین مانده بودم و خون از بدنم می رفت
وی تصریح کرد: شدت خونریزی من زیاد بود ولی کسی نبود کمکی کندکه در نهایت دوستان با موتور من را به بیمارستان رساندند.
طلبه امر به معروف لرستان افزود: در بیمارستان هم ناباورانه با رفتار عجیب صحبت های بد پزشک و دستیار پزشک مواجه شدم به طوری که دستیار پزشک مدام مرا ملامت می کرد که نباید دخالت می کردم که ناگهان پزشک بیمارستان با کلمات زشتی گفت این طلبه خودش هم جز ارازل و اوباش است وگرنه دست به چنین اقداماتی نمی زد.
وی با انتقاد از عدم رسیدگی کادر پزشکی و بیمارستان اظهار کرد: با اینکه خون ریزی شدید داشتم بیمارستان حاضر به پذیرش نبود و ما مدارکی مثل کارت ملی و مبلغ زیادی جهت پذیرش در خواست می کرد و پزشک هم به هیچ عنوان به بنده رسیدگی نمی کرد حتی به من دست هم نمی زد و تنها کار آموز ها زخم های من را شست و شوی سطحی دادند.
ناگفته های حکم قصاص ریحانه جباری ....
پایگاه اطلاع رسانی دادستانی تهران به منظور تنویر افکار عمومی، شرحی از پرونده قضایی نامبرده را به شرح زیر اعلام میکند:
در پی گزارش ارتکاب یک فقره قتل عمد فردی به نام مرحوم "مرتضی عبدالعلی سربندی" در تاریخ شانزدهم تیرماه سال 1386 و پس از کشف تلفن همراه مقتول و دسترسی به آخرین تماس وی با فردی به نام ریحانه جباری، نامبرده به عنوان مظنون ارتکاب قتل تحت تعقیب قرار میگیرد. با مراجعه ماموران به محل اقامت ریحانه جباری، از منزل او یک عدد کارد آشپزخانهی آغشته به خون و جلد آن و یک عدد روسری آغشته به خون کشف میگردد.
"ریحانه جباری" متولد 1366 در تمام مراحل تحقیق نزد ضابطان، بازپرس و دادگاه به ارتکاب قتل از سوی خود اقرار نموده و برای توجیه اقدام خود مدعی شده بود مرحوم قصد تجاوز به وی را داشته، این در حالی است که:
1 - اظهارات بعدی متهمه خلاف این ادعا را ثابت نموده است؛
2 - محل اصابت ضربهی کارد به مرحوم (میان دو کتف) نشان از آن دارد که قتل در حالت دفاع نبوده است. گزارش معاینهی جسد در سراسر بدن و دستها آثار ضرب و جرح را گواهی کرده است. در پشت تنه یک بریدگی عرضی به طول هشت سانتیمتر، در سمت راست ناحیه میانی خلف تنه و فاصله دو سانتی متر از خلف وسط و هشت سانتیمتری در استخوان کتف راست دیده شده است؛
3 - خریدن کارد به منظور ارتکاب قتل، پیش از حادثه حکایت از سبق تصمیم ریحانه جباری بر قتل دارد. در بازرسی از منزل متهمه، جلد مقوایی کارد آشپزخانه کشف میشود که نشان میدهد آلت قتاله را خود خریداری کرده است. وی به خرید کارد آشپزخانه دو روز پیش از جنایت اقرار کرده است؛
4 - مفاد پیامک ارسالی از سوی ریحانه جباری برای دوست خود مبنی بر این که قصد کشتن فردی را دارد، دلالت بر سبق تصمیم وی برای قتل و نیز کذب بودن ادعای دفاع در مقابل تجاوز است. قاتل در تاریخ 1386.04.13 (سه روز پیش از ارتکاب قتل)، با ارسال پیامکی به یکی از دوستان خود نوشته است: «فکر کنم امشب بکشمش»؛
5- ساکنان مجتمع محل ارتکاب جنایت اظهار داشتهاند که با شنیدن سر و صدا، بیرون آمده و مشاهده کردهاند مقتول در حالی که زخمی و خونآلود بوده، با فریاد «دزد دزد» از طبقه پنجم به پایین آمده و در جلوی واحد طبقهی سوم بیهوش میشود. این در حالی است که در صورت صحت ادعای قاتل، موجبی برای فرار وی نبوده و نامبرده میبایست با ایجاد سر و صدا، همسایگان را آگاه میکرده و با حضور آنها احساس امنیت مینموده است؛
6- درب آپارتمان از نظر قفل فاقد تخریب بوده و این امر نشان میدهد که قصد تجاوزی در میان نبوده است. متهم در خصوص بسته بودن درب و عدم امکان فرار میگوید: «در ابتدای ورود درب را باز گذاشتم. ولی او بعد از آمدن به سمت من درب را بست، اما قفل نکرد»؛متعاقبا در ادامه تحقیقات ریحانه جباری مدعی گردیده قتل از ناحیهی فردی به نام شیخی برنامهریزی شده بود. متهمه همچنین مدعی گردیده که پس از ایراد ضربه به پشت مقتول، شیخی وارد خانه شده و با مقتول درگیر شده است. وی می¬گوید: «شیخی فقط دنبال مدارکی در منزل مقتول می¬گشته و نقشی در قتل نداشته است». در این راستا بازپرس اقدامات بسیاری را در جهت شناسایی شخص مذکور به عمل آورده و پس از شناسایی افرادی با نامهای مشابه و مواجههی حضوری بین ریحانه جباری با آنها، در نهایت جباری با اعلام این که افراد مذکور را نمیشناسد، اقرار نموده که اظهاراتش در خصوص فردی به نام شیخی صرفاً به منظور انحراف مسیر پرونده بوده است.
گرچه ادعای ریحانه جباری در خصوص شیخی به هیچ وجه اثبات نشده و در مرحلهای نیز توسط محکوم انکار گردیده، اما با فرض صحت موضوع ، وی نقش نامبرده را صرفاً حضور در محل جنایت اعلام کرده و به صراحت ارتکاب قتل به تنهایی از ناحیهی خود را پذیرفته است.
متهمه اقرار نموده برای قتل از پیش کارد تهیه کرده بود. همچنین فروشندهی کارد ضمن مواجههی حضوری با جباری، او را شناسایی کرده بود.
در ادامه تحقیقات صاحب کار و همکاران متهمه به دروغگو بودن وی اذعان نموده و گفتهاند در روز وقوع قتل اعلام کرد که پدرش یک اتومبیل تویوتا کمری خریده این درحالی است که خودروی مذکور متعلق به مرحوم بوده است. آنها وی را فردی دروغگو توصیف کرده اند که دوست داشت خود را بزرگتر از آنچه که هست نشان دهد.
پس از انجام تحقیقات توسط بازپرس ویژه قتل و برگزاری جلسات رسیدگی در دادگاه کیفری استان، دادگاه نهایتاً با اعلام ختم رسیدگی با احراز اتهام قتل عمد، ریحانه جباری را به قصاص نفس محکوم نمود که رای صادره از سوی شعبهی 27 دیوانعالی کشور نیز ابرام گردید.
نظر بر این که طی چند ماه اخیر و پس از قرار گرفتن پرونده در مرحلهی اجرا، قاتل ادعاهای قبلی خود را که در جهت احراز صحت یا سقم آنها، تحقیقات بسیاری صورت گرفته و برای مدت زمان طولانی نیز پرونده را از مسیر اصلی منحرف نموده بود، بار دیگر مطرح کرده و به این طریق تلاشی وافر در جهت مظلومنمایی و ایجاد شائبه اشتباه در صدور حکم صورت داد، اعلام میگردد تمامی ادعاهای فوق در جریان پرونده بررسی شده و کذب بودن آنها در مراحل مختلف دادرسی توسط بازپرس، قضات دادگاه کیفری استان (پنج نفر) و قضات دیوان عالی کشور احراز گردیده است.
بهرغم موارد فوق این دادستانی در جهت حصول سازش و کسب رضایت اولیای دم تلاش نموده و با وجود برگزاری جلسهای با حضور اولیای دم و قاتل و خانوادهی وی، اولیای دم در نهایت خواستار اجرای حکم قصاص شدند که حکم صادره سحرگاه روز جاری به موقع اجرا گذارده شد.
♥ بـِــــسمـــِ رَبـِـّــــ الـــحُسِـــــینـــ ♥
عطر شـ ـهادت مشام را می نوازد...
و چشم ها در انتظار طراوت اشک به تماشا می نشیند...
عقربه زمان روی نقطه پـنجم عـشـ ـق،قفل می شود...
خواب ها از چشم های خسته می گریزد،
و حسینیه سینه ها، ســیآه پوش می شود...
محرم شده و انتظار لباس های مشکـی به سر آمده استـــ...
این شب ها باید به سوگــ نشستـــ...
هرشبــ به سوگــ ستاره ای از آسمان حـسینــ.ـ(ع)...
و سلام بر زینب(س)...فریاد استوار کربلا...
.فرا رسیدن ماه محرم حسینی...
ماه پیروزی خون بر شمشیر تسلیتــ باد.
...آجـــرک الله یا صاحب الزمان(عج)فی مصیبت جدک الحسین(ع)...
امام صادق علیه السلام :
کسى که از حق دَم مى زند با 3 ویژگى شناخته مى شود:
1- ببینید دوستانش چه کسانى هستند .
2- نمازش چگونه است.
3- و در چه وقت آن را مى خواند.
یُعرَفُ مَن یَصِفُ الحَقَّ بِثَلاثِ خِصالٍ: یُنظَرُ اِلى اَصحابِهِ مَن هُم؟ و َاِلى صَلاتِهِ کَیفَ هىَ؟ و َفى اَىِّ وَقتٍ یُصَلّیها؟؛
محاسن ص 254
یه مهندس روسی، تعدادی کارگر ایرانی استخدام کرد. کارگرها موقع اذان نمازشونو می خوندن. یه روز مهندس روسی بهشون اخطار داد که اگر موقع کار، نماز بخونید آخر ماه از حقوقتون کم میکنم! بعضی ها از ترس اینکه حقوقشون کم بشه نماز رو بعد از کار میخوندن و بعضی هم همچنان اول وقت... آخر ماه شد مهندس به اونایی که نماز اول وقت رو ترک نکرده بودند بیشتر از حقوق عادی (ماهیانه) داد! بقیه بهش اعتراض کردند که چرا به اینا حقوق بیشتری دادی؟! گفت:اهمیت دادن این افراد به نماز و چشم پوشی از کسر حقوق، نشون میده ایمانشون بیشتر از شماست؛ این تیپ آدما هیچوقت در کار خیانت نمی کنند همونطور که به نمازشون خیانت نکردند!