سلام . چند دقیقه وقتتو به امام زمانت میدی ؟
سلام «حضرت صاحب(عج)»
میدانی چرا گفته ام سلام ؟!!
چون سلام یعنی دلم برایت تنگ شده .
سلام یعنی هرجمعه ندبه ات خوانده ام و نیامدی .
سلام یعنی دیگر امیدی به دعای فرج من نیست چرا که
عقال گناه دعایم را بی اثر کرده .
سلام یعنی دوستت دارم با همه بدی هایم .
سلام یعنی خودت برای ظهورت دعاکن.
سلام یعنی خسته ام از بی تو بودن .
سلام یعنی بیا ای طلوع بهاران ......
قال الصادق (ع) :
لَو ادرَ کتُهُ لَخَدَمتُهُ ایامَ حَیاتی
امام صادق(ع): اگر مهدی (ع) را درک می کردم تمامی روز های عمرم را به خدمت او می پرداختم.
علی بن مهزیار اهوازی می گوید:
وقتی که در مسجد الحرام فرستاده حضرت بقیه الله (ارواحنا فداه) را زیارت کردم
از جمله از من پرسید که دنبال چه هستی؟؟
عرض کردم: دنبال امامی که از اهل عالم محجوب وپوشیده است.
فرمود: ایشان از شما محجوب نیست بلکه پرده ی اعمال بد شماست که او را پوشانده است.
*[ میان عاشق و معشوق هیچ حائل نیست ...... ]*
جهت تعــجیل در فــرج امام زمان قبل ازصـــــلوات... باید کمی در آدم شدنــمان تعجــیل کنیم ...
......................................................................................
" سه گام عملی برای تعجیل فرج حضرت صاحب(عج) "
1-- ترک گناه : به آیت الله العظمی بهجت(ره) عرض کردند برای تعجیل فرج چه عملی انجام دهیم که ایشان فرمودند : گناه نکنید
2- گریه وندبه : در روایت ازامام صادق (ع) داریم که فرمود : خداوند به واسطه گریه قوم بنی اسرائیل جهت گشایش و نجات از ظلم فراعنه ، بعثت موسی نبی را 170سال تعجیل فرمود. وهمچنین فرمود :
« اگر شما شیعیان نیز چنین تضرع و زاری کنید ( و فرج ما را بخواهید)، خداوند فرج ما را می رساند؛ ولی اگر دست روی دست بگذارید ( و بی اعتنا بمانید)، وقتی کار به نهایت رسید، گشایش فرا می رسد.»
3-- دعا برای فرج امام زمان (عج) : قالَ الصّادِقُ(ع):أفضَلُ الاعمالِ انتِظارُ الفَرَج . برترین اعمال انتظار فرج است .ذکر صلوات با تتمه «وعجل فرجهم» ، مفید فایده است
.....................................................................................
" چگونه از یاران آن حضرت باشیم "
امام صادق (ع) : مَن سَرَّهُ أن یَکونَ مِن أصحابِ القائِمِ فَلیَنتَظِر وَلیَعمَل بِالوَرَعِ ومَحاسِنِ الأَخلاقِ وهُوَ مُنتَظِرٌ
هرکه دوست دارد از یاران قائم باشد، پس باید انتظار کشد و ، تقوای شدید و اخلاق نیک را در پیش گیرد
مثل این پیرمرد قفل ساز باشید!
یکی ازعلما، آرزوی زیارت حضرت بقیة الله (عج) را داشت و از عدم موفقیّت خود، رنج می برد. شب های چهارشنبه به «مسجد سهله» می رفت و به عبادت می پرداخت، تا شاید توفیق دیدار آن محبوب عاشقان نصیبش گردد.
مدت ها کوشید ولی به نتیجه نرسید. سپس به علوم غریبه و اسرار حروف و اعداد وتوسل شد، چله ها نشست و ریاضت ها کشید، اما باز هم نتیجه ای نگرفت. ولی شب بیداری های فراوان و مناجات های سحرگاهان، صفای باطنی در او ایجاد کرده بود، گاهی نوری بر دلش می تابید و حقایقی را می دید و دقایقی را می شنید.
روزی در یکی از این حالات معنوی به او گفته شد: «دیدن امام زمان (ع) برای تو ممکن نیست مگر آنکه به فلان شهر سفر کنی». به عشق دیدار، رنج این مسافرت توان فرسا را بر خود هموار کرد، و پس از چند روز به آن شهر رسید. در آنجا نیز چله گرفت و به ریاضت مشغول شد. روز سی و هفتم و یا سی و هشتم به او گفتند: «الان حضرت بقیة الله (عج) در بازار آهنگران، در مغازه پیرمرد قفل ساز نشسته اند، هم اکنون به خدمت حضرت شرفیاب شو!» با اشتیاق از جا برخواست. به دکان پیرمرد رفت. وقتی رسید حضرت ولی عصر (عج) آنجا نشسته بودند و با پیرمرد گرم گرفته و وبامحبّت با پیرمرد سخن می گفتند. همینکه که سلام کرد، حضرت پاسخ فرمودند و اشاره به سکوت کردند. در این حال، دید پیر زنی ناتوان و قد خمیده عصا زنان آمد و با دست لرزان قفلی را نشان داد و گفت: اگر ممکن است برای رضای خدا این قفل را به مبلغ سه شاهی بخرید که من به سه شاهی پول نیاز دارم. پیر مرد قفل را گرفت و نگاه کرد و دید بی عیب و سالم است. گفت: خواهرم! این قفل دو عباسی (هشت شاهی) ارزش دارد زیرا پول کلید آن بیش از ده دینار نیست، شما اگر ده دینار (دو شاهی) به من بدهید، من کلید را می سازم و ده شاهی قیمت آن خواهد بود!
پیرزن گفت، نه، به آن نیازی ندارم، شما این قفل را سه شاهی از من بخرید. شما را دعا می کنم.
پیرمرد با کمال سادگی گفت: خواهرم! تو مسلمانی، من هم مسلمانم، چرا مال تو را ارزان بخرم و حقت را ضایع کنم؟ این قفل اکنون هشت شاهی ارزش دارد، من اگر بخواهم منفعت ببرم، به هفت شاهی می خرم.
پیر مرد هفت شاهی به آن زن داد و قفل را خرید؛ همینکه پیرزن رفت امام به من فرمودند:
«آقای عزیز! دیدی؟! و این منظره را تماشا کردی؟! اینطور شوید ما به سراغ شما بیاییم. چله نشینی لازم نیست، به جفر متصل شدن سودی ندارد عمل سالم داشته باشید و مسلمان باشید تا من بتوانم با شما همکاری کنم! از همه ی این شهر من این پیرمرد را انتخاب کرده ام زیرا این مرد، دیندار است، و خدا را می شناسد، این هم امتحانی که داد. از اول بازار، این پیرزن عرض حاجت کرد و چون او را محتاج و نیازمند دیدند همه در مقام آن بودند که ارزان بخرند و هیچ کس حتی سه شاهی نیز خریداری نکرد و این پیرمرد به هفت شاهی خرید. هفته ای بر او نمی گذرد مگر آنکه من به سراغ او می آیم و از او دلجویی می کنم و احوالپرسی می کنم.
" چگونه دین خود را در آخر الزمان حفظ کنیم "
امام صادق(ع) فرمود:نگه داشتن ایمان در آخر الزمان، مثل نگه داشتن ذغال گداخته در کف دست است
«به زودی شبههها شما را احاطه میکند و شما بدون پیشوای هدایت میمانید. از آن شبهات کسی نجات نمی یابد مگر کسی که دعا کند و دعای غریق را بخواند.»
عبدالله بن سنان سوال کرد:
«دعای غریق چگونه است؟»
امام فرمود این دعا را زیاد بخوانید: " یا اَللهُ یَا رَحْمَانُ یَا رَحِیمِ؛
یَا مُقَلِّبَ القُلُوب ثَبِّتْ قَلْبِی عَلی دِینِک "
همچنین زراره از وجود مقدّس امام صادق(ع) پرسید که شیعه در زمان غیبت مولا و صاحب عصر، حجّة بن الحسن (ع) چه دعایی بخوانند و حضرت(ع) فرمودند:
اَللّهُمَّ عَرِّفْنی نفسَک فانّک اِنْ لَم تُعَرِّفْنی نَفسَکَ لَمْ أعرفْ نبیّک
اَللّهم عَرِّفْنی رَسُولَکْ فانّک اِنْ لَم تُعَرِّفْنی رَسُولَکْ لَمْ أعرفْ حُجَّتَک
اللهم عَرِّفْنی حُجَّتَک فانّک اِنْ لَم تُعَرِّفْنی حُجَّتَک ضَلَلْتُ عَنْ دینی
خدایا! خودت را به ما بشناسان که ما عارف تو باشیم و تو معروف ما، زیرا اگر تو را نشناسیم، پیغمبر تو را نمیشناسیم؛ خدایا! پیغمبرت را به ما بشناسان که اگر پیامبر تو را نشناسیم، امام را نمیشناسیم؛ خدایا! امام را به ما بشناسان که اگر امام را نشناسیم، از دینمان منحرف و گمراه میشویم.
پدر حضرت آیه الله العظمی سیستانی مرحوم سید حسین سیستانی چندین سال در مشهد مقدس به کارهای مختلف و راههای مختلف پرداخت تا که امام زمان(عج) را ببیند .سالها در مشهد مقدس بر این رویه پشت کار داشت تا اینکه روزی به او خبر دادند سیستانی اگر می خواهی حضرت را ببینی برو به آن نقطه شهر در خانه ای حضرت هستند.
دوان دوان رفت و وارد ان حیاط مذکور شد دید جنازه ای بر زمین افتاده حضرت ایستادند وجود نازنین حضرتش خود بر ان جنازه نماز خواندند و برایشان گریه کردند(خوش به حالش)
سید حسین می گوید مانده بودم خدایا این جنازه کیست؟؟
تا خواستم از محضرشون سئوال کنم که فرمودند: سید حسین این زن را می بینی که ما بر او نماز خواندیم!!
این زنی است که در سالهایی که رضا خان کشف حجاب می کرد از ترس اینکه بیاید بیرون و خدای نکرده از او کشف حجاب کنند از او و نامحرمی موی او را ببیند کل آن ایام را از خانه بیرون نیامد.
نمی خواهید اینقدر دست و پا بزنید که مرا ببینید
همین قدر مطیع امر مولا باشید ما به دیدنتان می آییم
همین قدر مقید به دین اسلام باشید ما به دیدارتان می آییم
........................................................................................
به خدای کعبه می سپارمت وسبد سبد نرگس ویاس چشم براهی میکنم
کاش می شد که خدا
اجازه ظهورت می داد
کاش می شد
که در این دیار غربت
ومیان موج غمها
به سکوت سرد وسنگین
رخصت خاتمه می داد
کاش می شد
جمعه ما
شاهد ابروی زیبای تو می شد
کاش می شد
تو هم از انتظار خسته شوی و
برای فرج دعا کنی
کاش می شد..
.
أللَّهُمَّ عَجّل لِوَلِیکَ الفَرَجَ وَالعَافِیةَ وَالنَّصرَ وَاجعَلنَا مِن خَیرِ أعوَانِهِ و أنصَارِِهِ وَالمُستَشهَدینَ بَینَ یَدَیهِ